محمود دولت آبادی-زویا پیرزاد-حسن صباح-حسین الهی قمشه ای-جلیل شهناز-مرتضی کاتوزیان- پینک- آل پاچینو-سعدی-ساموئل ال جکسون-بلک اید پیس- گارمان رحمان-مگ رایان-اسماعیل فصیح- چایکوفسکی-مارتین لوتر کینگ - جواد یساری- عزت ا... انتظامی-گلشیفته فراهانی-صمد بهرنگی-مازیار-مهدی مقدم-ناصر عبداللهی-کارو-ژان والژان-محمدرضاشجریان-ارنست همینگوی-چارلز داروین-توماس ادیسون-محمد(ص)-امیر کبیر-پرویز پرستویی-محسن مخملباف-پائولو کوئیلو - کویینتین تارانتینو-شل سیلور استاین کچل-گلی ترقی
اینارم بریزی ضرر نمیکنی :
انتوان چخوف، تئو آنجلوپلوس، عباس کیارستمی، احمد گلشیری، دیوید فینچر، کلینت ایستوود، پائولو کوئیلو، هدایت، جعفر مدرس صادقی، فرامرز اصلانی، جان التون، پینک فلوید، فرهاد مهراد، جمالزاده، کوینتین تارانتینو .
پائولو کوئیلو و کوینتین تارانتینو اضافه شد.جسارتا از بانوان ؟!!!کسی نبود؟...
میشه دابل سوپ بهشتی !
سیلور استاین کچل خدا بیامرز رو هم بذار فرح بخش میشه سوپت
پ.ن:ابداع جالبی بود/ادم خوشش میاد
@
عمو شلی هم به سوپ اضافه شد :-ّ---چطوره تو هم سوپتو درس کنی ما بچشیم
کلی اسم کمه ولی یکی از خوب ها خرمگسه..اتل لیلیان وینیچ..
این سوپ ماست ! :-)
خوب شد گفتی. من فکر کردم دوغه..
قصد جسارت نداشتم :-(...از ۱۵ سال پیش شاید این کتاب جلو چشم بوده با اون عکس معروفش که یه بابایی با چشای وق زده دستاشو جلو سربازا گرفته بالا که بش شلیک کنن و بقیم پشتشن...ولی هنوز جرات خوندنشو پیدا نکردم یلم قسمت نشده حتی پی دی افشم دارم جالبه...به لطف شما که یادم انداختین امروز میرم ببینم میتونم بخونمش!...منظورم از این سوپ ماست جواب اون نکته ای بود که نوشتی:کلی اسم کمه...این سوپه ...به نظر شما نمکش کمه ؟..اتلو بزن بش...میزنم منم..تا شمام از این سوپ لذت ببری...اما دیگه سوپ من نیست :-)...یه روز باس دعوت کنی بیاییم سوپتو بچشیم :-)
منم یهویی به ذهنم رسید نکنه از حرف من جسارتی استنتاج کنی و خواستم بیام بنویسم که اون حرف فقط یه شوخی بوده..
.
بله این کتاب یکی از اثرگذارها بر روی افکار من بود.. یکی از اونایی هست که به خوندش می ارزه..
.
و اما سوپ من:
دعوتت خواهم کرد..و به افتخار این دعوت نظرات رو باز می گذارم..
:-) منتظریم...پس چی شد؟!
ژولیت بینوشم بذار با گلی ترقی من دوسش دارم... :)
سوپو خوردیم رفت...:-)ولی باشه ...اما بدم نمیاد سوپ تورو هم بچشم
ماهی هستیم ولی فعل بدتر از خر در گل درس ماندیم! در این دیار غربت هم کسی نیست بگوید خرت به چند! حالمان نمی آید برای خودمان آب دو خیاری بسازیم و فعلا با همان آب ارتزاق می کنیم، چه برسد برسیم به سوپ بهشتی پختن :(
.
ولی خواهم ساخت و شاید نه خیلی زود، خبرت خواهم کرد..
البته درس خوندن تو ولایت غربت اونم توی دل قشون انگلیس انور اقیانوسیه بسیار لذت بخش تر از اونه که بیای اینجا تو ایران بدرسی و سوپم بسازی...منتظرتیم رفیق