قدیما یه اصطلاحی بود که میگفتن یارو از سال به در شد یعنی سال قبل روزگار جرش نداد یا میگفتن یارو از عمر به در شد که یعنی عاقبت به خیر شد اما این روزا من حس میکنم همه داریم از روز به در میشیم یعنی شب که میشه باس خدارو شکر کنیم که به f نرفتیم اون روز.خلاصه لحاف چل تیکه عمر از روزا تشکیل میشه نه سالا...خدا به ما رحم کنه اون وقتی رو که از ساعت به در میشیم.میاد.سونامی اجتماعیمون اونجاس.
بااین اوصاف زمان داره از دست ما به فا..ببخشید به در میره!
چه جورم
احتمالا همین طوراست که میفرمایید حضرت آقا.
مرسی کم ا...
راست میگی والا
خدا ! :)
جانم فرمایشی داشتین؟ :-)
سلام ...
میگن گریه خوشی یا مرگه یا ناخوشی ...
وقتی اون قدیما روزگار به کاممون بود هی نشستیم وگفتیم هیش بلابگیره این روزگارو فکرکردیم تکون بخوریم خبری میشه زلزله کردیم در حد ۱۵ ریشتر سونامی شدیم خودمون زدیدم تو ریپ خودمون یکی هم زرتی اومد شد از مابهترون واسه ما ...
بریم خدا راشکر کنیم که به f رفتیم اما روحیه بالامون نمی ذاره که اینو قبول کنیم رفیق ...
مرسی روحیه
غم و شادی، بر عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده، شادی آن کین غم از اوست
اما من که عارف نیستم... پس بزن که غصه ی شب و روز بخوریم که آیا بدر میشه، یا نمیشه..
به هر حال تفاوت نکند لیل و نهار
راستی یادم رفت بگم رفیق لینکت کردم، به وبلاگ جدیدم سر نمی زنی؟
البته
در لحظات ایستادن هم هنریه خب حالا به در بشی یا نشی
شعار ندیم..درد درده...آخ داره
کو شعار؟
دارم از لحظه حرف میزنم با درد بی درد
hi