پرشواز

هر آدمی یه کتابه

پرشواز

هر آدمی یه کتابه

اندر عاقبت قسمت و اراده

گوسفندی در پوست گرگ رفته سبب استحضای خویش گشت.گرگ  وی را گفت: ای خاااااااک بر سرت.نمیشه یه دقه تنهات گذاشت!.گوسفند را حالی در گرفت سر به بیابان گذاشت.شیخ خرقاتی را بدید شیخ نه گذاشت نه برداشت گفت:ای خااااااک بر سرت تو همونی؟!!!گوسفند خرخره شیخ بر درید.

مجازات

حضرت آدم به حوا:تر زدیم حالا چی کار کنیم؟

حضرت حوا به آدم(با لبخند):حالا چیزی نشده که ...میبخشمون