پرشواز

هر آدمی یه کتابه

پرشواز

هر آدمی یه کتابه

کشف آخر سال

من به ملت محبت میکنم نه به خاطر اینکه دوسشون دارم بلکه میخوام دوسم داشته باشن.(جهت شناسایی سره از ناسره در سال آینده)

هاردست

سخت تر از شکست پذیرفتنشه

فهمیدم که...

حق دادنی نیس گرفتنیه و نجابت فقط وسیله سوء استفاده دیگرانه که تو با دست خودت سهمتو پس بزنی وقتی میگی من خودمو کوچیک نمیکنم و نمیگم اینو میخوام یا اونو میخوامواینجاس که حقتو میدی میخورن و فقط سرتو با افتخار بالا گرفتی که غرورتو جفظ کردی اما بدون که باورتو ناخوداگاه خراب کردی و تو  راه پوچی هستی کم کمک...بفهم.

A D

من یه زمان یادمه که مادر بزرگ 5 تومنی بم عیدی داد و خیلی برخورد که این چه گلواژه ای بود بم داد اما الان دلم برا بوی قلیونش تنگه دم عیدی

آهار روح

دانه باشی مرغکانت برچنند غنچه باشی کودکانت برکنند

دانه پنهان کن به کلی دام شو    غنچه پنهان کن گیاه بام شو...مولوی

-----

کرگدن باش....ع.خ

مونا

http://www.helpsavemona.blogspot.com/

عقش

درای پنجره رو تا انتها باز می کنم   تو خیالم با تو پرواز می کنم

فراموشی یا فرا گربه ای

اگه ۳۰ سال رنج ببری و یه روز خوش باشی انگار اون سی سال اصلا نبوده.

لوسیفر

شیطان به آرامی وارد میشه و به سختی خارج.این از ضعف ماس یا از ذات اون؟!

چرک فکری و کانت

 می آزارم ٬پس هستم. 

پفیوزفول لا( چون تا الان ندیده بودم)


هر که او ارزان خرد ارزان دهد...گوهری طفلی به قرصی نان دهد.

کوله بار خلا

 

یه چیزی به روحم چسبیده که توش روده داره معده داره تف داره درد داره بو داره و ایناش هیچ کدوم اینقدر بد نیس که به اختیار خودشه و نافرمون.

بشکن

*سبو بشکست و دل بشکست و جام باده بشکست

                                    خدایا در سرای ما چه بشکن بشکنه بشکن من نمیشکنم بشکن


ترا کنش یا تراجاکنش

سگ درصد رفتار ما در مقابل دیگران ناشی از ذهنیتیه که مغز راجع به طرف مقابل  در همون ثانیه اول مثه کتاب میزاره جلو چشمون و من به جرات میتونم بگم پدر سگ درصد مواقع اشتباه می کنیم .

بزرگترین


ترس٬ترسو بودنه.

رنج٬ نگرانی.

خوشبخت

هنوز اینقد بدبخت نشدم که دروغ نقلی بگم.

تجربیات

 

خری رادیدم که بزی را می جوید...در گلستانه چه بوی گندی میامد.

اینتلیجنس !

یه نفر میخواسته باباشو بکشه توی سوپش چاقو میریزه.باز همون یارورو میبینن که لباساش خاکیه.میگن :چرا لباسات خاکیه.میگه رفته بودیم تشیع جنازه بابام.میگن خب چه ربطی داره؟.میگه:آخه نمیذاش خاکش کنیم.

سوزن بان و لکوموتیو ران

هی قطار میاد و هی من راهو براش باز میکنم ٬ امن میکنم....قطار برام بوق میزنه...من اگه بگم انقد خرم که برا بوق کارمو توجیح میکنم شیرمادرم حرومم باشه.


هی راهو برا قطار لکنته باز میکنه...طفلک چه زندگی داره...حتما خیلی شوته که این کارو بش دادن.کاش دروازه اینجام اتومات بشه ...میبینمش حالم بد میشه...بوووووق.

از بیان این سه کم جنبان لبت ..از ذهاب و از ذهب وزمذهبت

هیچوقت نذاشتم که کسی بفهمه چی فکر می کنم .یه جور احساس می کنم دارم گلواژه میگم .همه جیک و پک منو میدونن برادر/

سامورایی

سامورایی از عشق چیزی نمی داند زیرا عشق با آهن دولبه بیگانه است،مگر بخواهد برود.آنگاه شمشیر است و سامورایی.سامورایی از عشق چیزی نمی داند چون بوسه را از ابتدا به شمشیر داده.اگر در مکان درست و زمان مناسب او همان شخص مناسب بود،سامورایی شمشیرش را به دیوار می آویخت.سامورایی بدشانس است.

پذیرفتن واقعیت

به کرم تو انجیر فکر میکنم و انقدر طبیعی دان نیستم بفهمم که این از بیرون اومده یا تو خود انجیر بوده و اگه بوده یعنی تخمش  از ریشه درخت اومده بالا و رفته تو انجیر و اگه نبوده یعنی تخمش خودشو فرو کرده توانجیر - فقط برا اینکه بدونم کرم با انجیره و میشه خوردش یا نه باس انجیرو بندازم دور...واقعیت کدومه؟

ادامه مطلب ...