پرشواز

هر آدمی یه کتابه

پرشواز

هر آدمی یه کتابه

قصه کودکانه

اسبی چموش روزی به ناگاه جهیدن گرفت و سم بر زمین دم در هوا خرامان خرامان در دشت میدوید و گاهی گازی هم به علف میزد و یه هه هه هه ...شیهه ای هم میکشید.به ناگاه در حالی که در غفلت فراوان مشغول خوردن نسیم بود یکهویی بسیم از پشت پرید رو کمرش و گردنشو محکم چسبید.اول فکر کرد چه موجود خوبی! منو بغل کرده.بعد چن دقه فهمید که نه ! انگار که....جست زد به بالا به پایین و نشد.بسیم محکم چسبیده بود بهش و خبری از نسیم هم نبود.بستنش به چرخ عصاری و هی چرخید .اینقدر که پاهای چپش از راستش یه کم کوتاه تر شده بود .تو فکر صحرا بود که تصمیم گرفت تند تر بچرخه و تند تر چرخید.چرخید .و اونقدر تند چرخید که چرخ عصاری داغ شد و دود کرد و بعد از چن دقیقه آتیش گرفت و سوخت.اسب آزاد شد ..بسیم فریاد میزد و گریه میکرد که آهای نرو.اسب آزاد شد اما تا ابد حلقه عصاری بسیم به گردنش موند.حتی وقتی توی دشت افتاد و نسیم اونو میخورد.

نظرات 9 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:04 ق.ظ

باز تو چیزای بد رو کوبوندی تو صورت خواننده؟

بنابراین هرگز آزادی ای نیست ؟اگر یک بار به هر دلیلی غفلت و یا بی عرضگی و یا هوس خوردن یک عدد گندم یا علف ممنوعه اون رو بر باد بدی؟
پس اون که یه موقعی خوردیم ما را زندانی کرد و یا اینکه میوه غفلت بود نه دانایی؟
نمیدونم نمیشه راحت قبول کرد...

حال کردی اینهمه تفسیر کردم:))))

کسی هس که خودشو از تو چشای خودش دیده باشه؟ اینه که هوس دیدن باعث کشف آینه میشه !...در ضمن این اسب ما اصلا از هفت عالم تعطیله و فقط میخواست زندگی آرومی داشته باشه...اما ته زندگیش مثه ته خیار تلخه ...برا اینکه غفلت کرده و زندگی قانون داره...بخشش در کار نیس اگرم هس زمان که بر نمیگرده!...در ضمن ای قربون صورت خواننده برم من...غلط بکنم همچین کاری بکنم جواب حرفت نباشه ٬اینم هندونه زیر بغل خواننده :-))

مریم دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:29 ق.ظ

به جان خودم اسم این پست یه چیز دیگه بود...یا من خواب بودم

من که میگم اگه بخوای عوض کنی چیزی رو همه عالم و آدم بت گیر میدن...میگی نه باز

بانمک دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ق.ظ http://www.chertopert-sara.blogsky.com

سلام.
ممنون که بهم سر زدی.
بابا چه خبره یه کم باحوصله.........
این جوری سینی رو ،روپای بدبخت چپه کنه....
اوون وقت دیگه.......
فکرکنم یه ۱۰.۲۰.........کیلو سرکه لازم بشه!
منظورم رو فهمیدی!
موفق باشی!
بازم منتظرم.
راستی اگه با تبادل لینک موافقی،
بهم خبر بده!
بای

والا با تبادل افکار بشتر موافخیم :-)

مریم دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ق.ظ

هم فازی باش با زمان/غفلت کردی جبران کن دردشم بکش/کائنات که فقط همین یه ذره نیس
جواب حرفم نباشه؟باشه نباشه....هوا اگه سرد بود بخاری میذاشتی زیر بغلت؟:)))))

منظور از اون جمله یه کنایه ادبی بود! بازم ممنون که میزنی تو پر احساسات داریوشی ما !

مریم دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ق.ظ

خواهش میکنم اصلن قابل شما رو نداشت :)))

ناراحت شدی /یعنی واقعن ناراحت شدی؟

آهان (با ده ثانیه تمرکز رو (ن))

بارون دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ق.ظ http://man-o-baroon.blogsky.com

ممنون از حوصله برای خوندن پست اول. یه پست قدیمی. باورتون میشه حتی یک ذره از اون حس یادم نیست؟ اینو وقتی داشتم بک آپ میگرفتم از گذشته ام فهمیدم. چه حماقتی هم بود. گذشته ای که میخوام پاکش کنم رو سیو کردم رو هارد سیستمم. تغییر شکل که چه عرض کنم. شاید بشه گفت از بین رفتن. وقتی یه چیزی تغییر شکل میده آدم میگه خب این قبلا اون بوده و حالا این شده. ولی وقت یاز بین میره دیگه چیزی از اون باقی نمی مونه که تو ذهن بمونه. خیلی لطف کردید که سر زدید

امان از تعبیرات که دست و پای هممونو بسسن

حسین دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ب.ظ http://ialone.ir

کودکانه نبود ع خ جان، بی رحمی این داستان منو یاد خدابیامرز نیچه انداخت هر چند شاید ربطی نباشه. اما آدم یه دارو داره که این جور مواقع خوب جواب میده و اونم فراموشیه. حالا اسبو نمی دونم !

لطف شما زیاد حسین جان.اون داستانه که نیچه اسبو ماچ میکنه و بعد...شایدم یاد چنین گف زرتشت کردی...به هر حال من از نیچه کندم...منظورم همون فراموشیه

دانای منحرف چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:34 ق.ظ http://aerial-twist.blogsky.com

اقسمتی که بسیم گریه میکرد که آهای نرو خیلی خوب بود.
یاد این افتادم که یه زمانی که اسیر بودم وقتی میخواستم فرار کنم زندانبان التماس میکرد که نرو...

زندگی چیز غریبی است

نینا دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:10 ق.ظ

اسم بسیم رو آوردی یاد شخصیت بسیم بیگ افتادم تو سریال قدیمی روزی روزگاری

چقدر من این سریال رو دوست داشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد