پرشواز

هر آدمی یه کتابه

پرشواز

هر آدمی یه کتابه

ass tail

یکی بلن شده رفته سر کوچه از بقال کک به تنبون ما پرسیده آقا باسن دم داری(اصلش قزوینیه)...بقال در حالی که رگ گردنش قولوپی میزنه بیرون میفرماید که:ای ابله بیشعور نکند که میخواهی خانوم هم برایت بیاورم و آیا به کله کچل و ریش سفید من میخورد که باسن دم داشته باشم ای ابله حشری.و آن شخص خندان که یا حمار...اکنون قرن بیستم است و تو بایستی اینها را بفهمی ای الاغ بی فرهگ و آن نسلی که تو تحویل جامعه میدهی به ریش فرهنگ تر میزنند کما فادرشان...اما این را نمیگوید و بر میگردد با یک نگاه ملموس ملوس میگوید به بقال که:ای دوست عجب سودی در این کار نهفته است و بازاریابهای آن هرکدام ۳۰ درصد (الکی!)سود میدهند حسب فروش یک واحد پکیج آن و برقی شمئون وار در چشم بقال میدود که خب البته شاید هم بیاورم...فعلا که بازاریابی نیامده است و تو بگو بیاید...اکنون این آقا (یکی)بازاریاب باسن دم است و کارش سکه!

*خاطره ای بود از دوستی٬اشتباه نگیرید:-)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد