پرشواز

هر آدمی یه کتابه

پرشواز

هر آدمی یه کتابه

مغز ابولعجایب

-ببخشید آقایه؟ ..ااام...ااااممم... نجاتی؟

-بله جانم؟

-مو کاشتین؟

-آره

-لاخی چند در اومد؟!!!!(اینو خیلی جدی گفت به روج پدر ژپتو قسم)

نظرات 4 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:21 ق.ظ

:))))))))))))))))))))))))))))))))

:-)

ســارا چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ب.ظ http://s-love-n.blogfa.com

سلام.ممنون که به من سر زدی.چندتا از مطالبت رو خوندم جالب بود خیلی خوشم اومد.خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم.اگه موافقی منو با نام ♫♥♫دختـــرونـه♫♥♫ لینک کن و خبر بده من با چه نامی لینکت کنم.منتظرم..

قربان شما .چشممو خانومم در میاره یه دختر مجردو لینک کنم

مریم پنج‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:43 ق.ظ

خب بله بایدم در بیاره
اولین گناه همون سر زدنت بوده پسر جان
حالا که همچین جنمی داره خانمتون
تبریکات منو برسون بدستشون
پ.ن:
دیروز این تصنیفه شجریانو میگوشیدم
جان جهان دوش کجا بوده ای و غیره
رسید به اینجا که:
زهره ندارم که بپرسم تو را بی من بیچاره کجا بوده ای
فوری گوشزد کردم که ببین حتی اون وقت ها هم مردان خوب اصولن از زنانشون میترسیدند این رو اویزه گوشتان کنید
حالا وارد این بحث نمیشم که خطاب شاعر مرد بوده یا زن

زهره نداشته برا اینکه بش میگه: تو ز همه رنگ جدا بوده ای(چجوری تهمت بزنه آخه؟):-)....بعدش میگه:رنگ رخ روی تو آخر گواست که چی؟...در حرم لطف خدا بوده ای(یعنی از اول جیگر بوده ای{شاعر به ممدوح})...بعدش موزیک میاد که : دین دیلی دی دین دیم دیلی لیم لیم دیلی لیم لیم دیلی دیم دیم :-)
در نتیجه زن و مرد نداشته حکایت خدا یکی زن/شوور یکی بوده چون مردا قانونو نوشتن برا خودشون زدن ۴ تا برا زنا زدن یکی این بحثه هست که یه وقت شلواره آقایون نعوذ با... دو تا نشه :-))...اینم انتقام خانوماست به ضرس قاطع

مریم پنج‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:58 ب.ظ

نخیر اونم از زهره نداشتنش که خودش به خودش جواب میده لابد در حرم امن خدا بوده ای
میشه رفته باشه خونه باباش دلش نخواسته بگه منظور به زبانم لال چیزای بد نیست که
بله

اهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد