پرشواز

هر آدمی یه کتابه

پرشواز

هر آدمی یه کتابه

میگذشت

از کنارم میگذشت ضربان نبض تو گرم چون توسنی دویده در صحرا و چون گرمایی برخاسته از زمین در وسط روز سیر از خورشید.از کنارم میگدشت عمر همچون نسیمی بر لای درخت سپیدار وقتی که برگها را قلقلک میداد و برگهایی که جانانه میخندیدند با صدایی شبیه به زندگی بی تفاوت به من.بر ارابه زندگی سوار ، شوق بودن با تو در بسته ای پستی بر ترک دوچرخه زمان واز روبرو می آید ، من گلویم خشک شده .این روزها بد جور شدیدا ملموس میگذرد.

نظرات 7 + ارسال نظر
جلسه رسمیست یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ب.ظ http://jalase-rasmist.blogsky.com

گاهی فقط مهم این است که بگذرند
همین

مهم است

kimia دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:12 ق.ظ http://kimiaay.blogfa.com

likeeeeeeeeeeee

متشکرم

مسافر دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ق.ظ http://doncorleone.blogsky.com

سلام
این تیپ نوشته ها رو خیلی دوست دارم چون از اعماق دل بر میاد پس لاجرم بر دل هم میشینه
فقط کاشکی اون مخاطب خاص هم یه ذره , بله فقط یه ذره اینا رو درک میکرد
به امید اون روز

مرسی رفیق

مریم سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ب.ظ http://flaneur.blogfa.com

پیر شدی دیگه برا همین گذر ملموس میبینی

دیگه بعله

ب ه س سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:08 ب.ظ

ه چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ق.ظ http://i

بیلیب

مرضیه پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:13 ق.ظ http://www.bglife.blogsky.com

خیلی زیبا بود...گلوی من هم خشک شده...گلوی خیلی ها این روز ها خشک شده دوست

خشک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد